گزیده نکات مطرح شده در نشست «جهاد ابتدایی و از دیدگاه قرآن»
جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ ق.ظ
نشست «جهاد ابتدایی و مهادنه از دیدگاه قرآن»
از جمله مسائلی که همواره مورد توجه اسلام شناسان بوده، مسئله جهاد می باشد. این مسئله را می توان از منظرهای گوناگونی به نظاره نشست. در بهمن ماه1401 با حضور آیت الله ترابی به واکاوی این مسئله پرداخته شد.
گزیدهای از نکات مطرح شده در نشست:
- این مبحث میتواند از آن حیث که قرآن متهم به خونریزی است، جنبه پاسخ به شبهات داشته باشد و همچنین یک قاعده فقهی است که «الاصل فی الاسلام هل هو الحَرب او السَلم؟».
- تعریف جهاد بر اساس کلام صاحب جواهر به این است که مال و نفس را برای اعلای اسلام مبذول بدارد. اما مهادنه در واقع ترک مخاصمه و جنگ است.
- موضوع مورد بحث جهات مختلفی دارد: این بحث میتواند از یک منظر به صورت تاریخی بررسی شود و غزوات و سرایای پیامبرصلیاللهعلیهوآله وسلم بررسی شود که مثلا در مقایسه با جنگ جهانی چند درصد تلفات داشته و اساسا از بین این غزوات و سرایا چند مورد به جنگ ختم شد که گفته میشود از میان همه غزوات و سرایا تنها نه عدد به جنگ منتهی شده است.
- برخی تاریخنگاران گفتهاند که در مجموع جنگهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم کمتر از پنج هزار نفر از طرفین کشته شده که با لحاظ افزایش جمعیت با جنگ جهانی دوم - در آن جنگ بالغ بر پنجاه میلیون نفر کشته شده است - قابل مقایسه نیست.
- برخی همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری و استاد مصباح یزدی به بُعد معارفی و اجتماعی این بحث پرداختهاند.
- جهت دیگری که ممکن است در بررسی این مبحث مورد توجه باشد بُعد فتوایی صرف است. اما آنچه در این نشست مدّنظر است جنبه فقهی-استدلالی آن میباشد.
- نظر مشهور در موضوع: آنچه از قُدما امامیه به دست ما رسیده این است که اصل در اسلام حرب است و بیش از یک سال نباید مهادنه طول بکشد. یعنی حداقل سالی یک مرتبه باید جهاد صورت بگیرد.
- دیدگاه باقی مذاهب اسلامی نیز بر همین اساس است که عبارات آنان نقل شد. آنان در مقام استدلال به قرآن استناد نموده اند که چون جزیه به عنوان بدل جهاد است و سالی یک بار واجب میباشد در مبدّل منه نیز باید سالی یکبار واجب باشد. پاسخ این استدلال که یک قیاس میباشد، مشخص است و لزومی ندارد که بدل و مبدّل منه در تعداد برابر باشند.
- وجه دیگر اینکه میگویند اگر سالی یکبار جهاد صورت نگیرد موجب تقویت کفار میگردد. حال آنکه ممکن است ترک حرب منجر به تقویت لشکر اسلام شود و لزومی به صادق بودن ادعای آنان وجود ندارد.
- برای استدلال به این اصل به سیره رسولخدا صلیاللهعلیهوآله وسلم نیز اینگونه استناد شده که حضرت سالی یک جنگ انجام داده اند. در پاسخ باید گفت اگر این مطلب صحیح باشد چنانچه شأن سیره و فعل معصوم همین است، نهایتا جواز را ثابت میکند و نه بیش از آن که وجوب باشد.
- به طوائف مختلفی از آیات قرآن استدلال شده که هر کدام از این طوائف بیان، و ملاحظات مدّنظر نقل شد.
- از مجموع این آیات، اصل جهاد و فضیلت و وجوب آن در صورت وجود شرایط به دست میآید. اما در مقابل، آیات متعددی در صلح صادر شده است. لذا یک نوع تعارض با ادلهی مدّنظر کسانی که اصل را حرب میدانند صورت میگیرد. اطلاق دو دسته از آیات با یکدیگر تنافی دارند و این یعنی تعارض و در چنین حالتی باید دید که آیا راهی برای جمع وجود دارد یا خیر؟
- وجوه مختلفی از جمع بیان شده است. به عنوان مثال آیات سلم مربوط به هنگام ضعف لشکر اسلام است. لکن شاهدی بر این جمع اقامه نشده است. وجه دیگر اینکه سلم اخص از مدعا است؛ چرا که سلم در صورتی است که طرف مقابل نیز تمایل به صلح داشته باشد. در پاسخ باید گفت تمام آیات سلم اینگونه نیست و مقید به شرایط نمیباشد.
- یک جمع هم این است که بگوییم آیات صلح صریح است و آیات جهاد ظهور دارند و در چنین حالتی از ظهور دست میکشیم. اما ما میگوییم تضافر ادلهی جهاد به گونهای است که نمیتوان از آن دست کشید. لذا می گوییم اصل جهاد، دعوت و گسترش توحید است و نه قتال و اینکه چه زمانی و در چه شرایطی، مطلبی است که این آیات در مقام بیان آن نیستند.
- نکته دیگر اینگه جهاد از شئون خاصه حاکمیت است و اوست که باید با بررسی شرایط بسنجد که زمان صلح و یا حرب است.
- به نظر میرسد نظر اصحاب شیعه بیشتر متاثر از فقهاء عامه است یکی از راههای دفاع از دین، تبیین درست دین است. اگر احکام به صورت صحیح مورد تبیین قرار گیرند بخش قابل توجهی از حملات و اتهامات برطرف میشود.
- در انتها بیان این نکته از اهمیت به سزایی برخوردار است که در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله فرجه جنگ حرف اول را نمیزند، بلکه آنچه مهم و مؤثر میباشد، قابلیت پذیرش حق است که منجر به پیروزی حقیقی می گردد.