نشست «بهائیت یک سازمان سیاسی»
دوشنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۳۸ ق.ظ
نشست «بهائیت یک سازمان سیاسی»
در روز یکشنبه چهاردهم اسفند1401، نشستی با حضور دکتر حمیدرضا اسماعیلی، نویسندهی محقق کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» برگزار گردید. کتاب ایشان به تازگی برنده جایزه جلال در بخش مستندنگاری شد. از همین رو این نشست ترتیب داده شد تا طلاب جوان با این نویسنده پرتلاش و اثر متفاوت او در حوزه بهائیت آشنا گردند.
گزیدهای از نکات مطرح شده در نشست:
- شکل فعالیت بهائیان در سرتاسر جهان بهگونهای ماهیت این فرقه را تغییر داده که بهاییت را به سازمان امن سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا و انگلیس و سایر سرویسهای اطلاعاتی غربی تبدیل کرده است
- روند تبدیل بهائیت به یک سازمان سیاسی در همان زمان عبدالبهاء هم وجود داشت و به این نتیجه رسیده بودند که بعد از او دیگر جانشینی وجود نداشته نباشد و شورای رهبری بیت العدل برای بهائیان تصمیمگیری کند. اما چون به این نتیجه رسیدند که جامعه بهایی هنوز ظرفیت پذیرش این امر را ندارد، این کار به بعد از دوران شوقی موکول شد و به همین دلیل میبینیم که دوران شوقی دوران گسترش خاصیت سازمانی در بهائیت است.
- زمانی در اوایل دهه چهل، حضرت امام خمینی(ره) تعبیر حزب بهائیت را به کار بردند و بعد تاکید داشتند که اینها یکسری یهودی هستند که لباس بهائیت پوشیدهاند و به این ترتیب خطر آنها را گوشزد کردند. اما باید بدانیم که بهائیت از این مرحله هم عبور کرده است و در این شرایط وقتی به بهائیت گفتیم فرقه، یعنی خود به خود ماهیت دینی را بر آن بار کردهایم و بعد تلاش میکنیم که بگوییم بهائیت فرقه دینی نیست! اگر دین نیست پس چه چیزی است؟
- با توجه به تعریف نهاد و سازمان در جامعهشناسی، یک نهاد تشکل گستردهای است که ممکن است در کنار آن، سازمانهای مختلفی تشکیل شده باشد. از طرفی در بهائیت میبینیم که میگویند بهایی کسی است که بیتالعدل تعیین میکند. یعنی انگار که سازمانی شکل گرفته است و متولی تمام امور دینی شده است. این نهاد برای خود عصمت قائل است و آنچنان سازمان یافته و تمرکزگرا رفتار میکند که هر فردی خارج از برنامههای خود را به عنوان بهایی قبول نمیکند.
- این سازمان یک ساختار و به تعبیر خودشان یک نظم اداری دارد که ستون فقرات بهائیت است. حدود هشتاد سال است که نظم اداری شکل گرفته و کارمند رسمی دارد و مشغول به فعالیت است. مرکزیت این ستون فقرات بیتالعدل است و تحت نظارت آن در هر کشور یک محفل ملّی تشکیل میشود و به همین ترتیب در هر استان و شهر و روستایی محفل شکل میگیرد.
- این محفلها در جزئیترین مسائل افراد نقش دارند و مثلا اگر بین دو نفر اختلافی پیش بیاید، محفل دراینباره تصمیم میگیرد و اگر به نتیجه نرسند به محفل بالاتر و گاهی حتی به بیتالعدل مراجعه میکنند و بیتالعدل تصمیمگیری میکند. پس اینطور نیست که بیتالعدل فقط دربارهی مسائل مهم و کلان تصمیمگیری کند. بلکه در موارد جزئی نیز دخالت دارد.
- در اسناد موجود از بهائیت، مشاهده میشود که خانواده به عنوان کوچکترین نهاد تشکیلات با تعبیر «خانواده روحانی» معرفی شده است و این پسوند روحانی دربارهی همه مراتب تشکیلات، مثلا محفل روحانی و... بهکار برده شده و بیتالعدل تاکید دارد که همهی افراد ملزم هستند در ضیافتهای نوزده روزه بهائیان شرکت کنند و حضور داشته باشند و بهشکلی سازمانیافته و طبق برنامهریزیهای مشخص شده باید رفتار کنند.
- یکی از مسائل و برنامههای بسیار مهم در سازمان بهائیت، بحث مهاجرت است. مهاجرت در بهائیت فقط طبق دستورات انجام میشود و بر اساس نقشهی سازمانی طراحی شده و با اعلام نیاز به مهاجرت به مناطق مدّنظر، امتیازاتی را برای افراد داوطلب مهاجرت در نظر میگیرند.
- بهائیت در بحث ازدواج نیز کاملا با برنامهریزی عمل میکند و اگر کسی بخواهد با فردی شیعه ازدواج کند، باید درخواست ازدواج خود را با محفل در میان بگذارد و محفل بعد از بررسیهای لازم، اگر احتمال بهایی شدن آن فرد را تشخیص دهد، با ازدواج موافقت میکند وگرنه اجازه ازدواج نمیدهند.
- در سایر مسائل هم به همین ترتیب و طبق دستورات عمل میشود. حتی در مسائلی مثل نقل مکان از شهری به شهر دیگر و...، فرد باید نامه موافقت محفل را اخذ و بعد اقدام کند و اسناد و مدارک اداری تمام این فعالیتها در مراکز ویژهای نگهداری میشود.
- این سازمان بر اساس نیازهای سازمانی و اداری خود لجنههایی را هم راهاندازی کرده است که نقش وزارتخانههای مختلف را برعهده دارند. مثلا لجنه مهاجرت داخلی، لجنه موقوفات، لجنه تربیتی و... . همهی لجنهها در عین هماهنگی با لجنههای مرکزی، با محافل استانی هم هماهنگی دارند. درست مثل ادارات استانی که هم با وزارتخانه بالادستی هماهنگ هستند و هم با استانداری مربوطه.
- عقیدهی بهائیت بر این اساس است که طی یک ارتباط دو سویه، از یک طرف برای افزایش جمعیت، بهائیان به تصاحب حکومت نیاز دارند و از طرف دیگر برای تسلط بر حکومت به افزایش جمعیت بهائیان نیاز دارند. بنابراین ادعای غیرسیاسی بودن از طرف بهائیان پذیرفته نیست. چرا که هدف نهایی آنها کسب قدرت سیاسی است و در تاریخ خود نیز هر وقت که امکان آن فراهم شده، تمام تلاش خود را برای تصاحب حکومت انجام دادهاند.
- در سالهای اخیر خود بزرگان بهائیت تاکید دارد که بهائیت سازمان است و حتی برخی از آنان منتقد عدم انسجام مطلوب در فعالیتهای خود هستند، هرچند در میان بدنهی خود همچنان بر ماهیت دینی تاکید دارند.
- تاکید بر ماهیت سازمانی بهائیت این خاصیت را دارد که در مجامع حقوق بشری بتوان آنها را بابت فعالیتهای ضد امنیتیشان تحت فشار قرار داد. چرا که با تاکید بر ماهیت دینی، عملا نمیتوان مانع از فعالیتهای بهائیت شد. اما با توجه به ماهیت سازمانی بهائیت میتوان با فعالیتهای تشکیلاتی آنان مقابله کرد.
- یکی از مواردی که اخیرا بهائیان در مواجهه با مردم به وسیله آن تبلیغات میکنند این است که سؤال میکنند، آیا میدانید امامزمانعلیهالسلام شهید شده؟! بعد میگویند ما هم شیعه هستیم و امامت ائمه را قبول داریم و امام زمان دویست سال قبل ظهور کرد و آخوندها او را شهید کردند و حالا که امام زمان شهید شده، خاتمیت به پایان رسیده و بعد از آن دوران جدیدی شروع شده و اولین پیامبر این عصر حضرت بهاءالله است! به این ترتیب از مقبولات طرف مقابل استفاده میکنند و او را به سمت خود جذب میکنند.
- از این لحاظ من برایم مهم بود که یک نگرش و پارادیم جدید در حوزه مطالعات بهائیت مطرح کنم که متناظر با مطالعات جدید خود بهائیان در دانشگاهها باشد. چرا که در حال حاضر با روشهای پژوهشی کلاسیک نمیشود از عهده این کار برآمد و باید روشها را به روز کرد تا بتوان با فعالیتهای مخرب و ضدانقلابی آنان مقابله کرد.