مرکز علمی - پژوهشی دین و تمدن

موسسه پژوهشگران دین و تمدن توس

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

چکیده جلسه چهارم

درس خارج آیات الاحکام فقه امنیت

استاد #محمدی_قائنی

 

در جلسات قبل گفته شد بحث آیات‌الاحکام فقه امنیت با تبیین نسبت امنیت با توحید و عبودیت آغاز می‌شود. در بیان قرآنی، امنیت صادق محصول ایمان و عدل و حرکت تحت امر الهی است و امنیت کاذب ثمره جهل، غفلت از مبدأ و معاد و غرور به قدرت و امکانات بشری. آیات متعددی این دوگانه را می‌نمایانند؛ در باب امنیت صادق «الَّذینَ آمَنوا و لَم یَلبِسوا إیمانَهُم بِظُلمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الأَمن» (انعام:۸۲) و نیز «إِنَّ المُتَّقینَ فی مَقامٍ أَمینٍ» (دخان:۵۱) ملاک کلی را عرضه می‌کنند؛ و در باب امنیت کاذب، غفلت آمیخته با رفاه‌زدگی و فریب ظواهر دنیوی در آیه 44 سوره انعام و آیه 95 سوره اعراف مورد نکوهش قرار می‌گیرد.

 

محور فقهی استنباط از این آیات این است که امنیت به‌عنوان غرض عقلایی ضروری زندگی جمعی، تنها در چارچوب بندگی و تقوا اصالت و اعتبار شرعی می‌یابد و هر نظمی که بر ظلم، تبعیض یا اتکای مستقل به اسباب استوار گردد، ولو سامان ظاهری بیافریند، در منطق آیات‌الاحکام، امنیت مشروع محسوب نمی‌شود.

 

اما قرآن امنیت صادق را به عصمت در پناه امر الهی پیوند می‌زند. در ماجرای حضرت نوح علیه‌السلام، وقتی پسر ایشان به پناه‌بردن به کوه دل می‌بندد، پاسخ می‌شنود: «لا عاصِمَ الیَومَ مِن أَمرِ الله»(هود:۴۳). دلالت آیه این است که عصمت و امن تنها در محدوده اراده‌ی خداوند معنا می‌یابد و اتکای مستقل به کوه، مال، سلاح یا شبکه انسانی، سرابی بیش نیست. این نفی اتکای مستقل، قاعده‌ای عام در تمام اقسام امنیت است و در استنباط فقهی، ملاک عدم اعتبار هر ترتیبی است که سبب را به‌جای مسبب نشانده و به‌نوعی شرک خفی در تدبیر دچار شود. از همین رو، آیات نکوهش غرور به کثرت و قدرت یا اطمینان به تمهیدات بشری، معیار سلب مشروعیت از امنیت کاذب ‌هستند.

 

همچنین در آیات قرآن راهبردهایی برای مقاصد امنیت دیده می‌شود که به‌صورت مستقیم در حکم‌شناسی فقهی قابل استفاده است. مقصود از امنیت در این قرائت، فقط انتظام ظاهری نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از ایمنی‌هاست که شاکله‌ی دینداری و زیست مؤمنانه را حفظ می‌کند: الف) ایمنی از عذاب اخروی و خوف قیامت، به‌عنوان غایت اعلی: «وَعَدَ اللهُ الَّذینَ آمَنوا… لَیُبدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً»(نور:55) که ناظر به تبدیل خوف به امن در دنیا و رهایی در آخرت است. هر ترتیبی که ایمان و عملِ صالح را تقویت کند، در منطق آیات، ذی‌مقدمه‌ی وجوب شرعی تأمین امنیت دینی و اخلاقی است. ب) ایمنی از مکر الهی و بازگشت تبعات مکرِ سوء به اهل آن: «وَلا یَحیقُ المَکرُ السَّیِّئُ إِلّا بِأَهلِهِ»(فاطر:43) لازمه‌ی فقهی آیه، نهی از سیاست‌های امنیتیِ مبتنی بر خدعه و ظلم است، زیرا سنّت الهی آثار آن را به عامل بازمی‌گرداند. پ) ایمنی از زوال نعمت با صبر و تقوا: «إِن تَصبِروا و تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئاً… إِنَّ اللهَ بِما یَعمَلونَ مُحیطٌ» (آل‌عمران:۱۲۰). این آیه، نسبت علّی میان تقوا و حفظ نعمت(اینجا امنیت) را می‌نمایاند و در مقام حکم، استقرار سیاست‌هایی را که عسر و حرج یا ضرر نوعی بر جامعه تحمیل می‌کند را مردود می‌شمارد. ت) ایمنی از حوادث قهری و اضطرابات طبیعی به‌مثابه تنبیهات اعمال: « فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» (عنکبوت:۴۰). مفاد آیه، سنّت ابتلاء و انتباه است؛ بدین معنا که فساد ساختاری و اخلاقی، زمینه‌ساز بی‌نظمی و ناامنی می‌شود و علاج فقهی آن، اصلاح موضوع (رفع موجبات فساد) پیش از تشدید ضمانت‌های کیفری است. ث) ایمنی از مفاسد اجتماعی و اخلاقی و آشفتگی نظم عمومی: «ظَهَرَ الفَسادُ فی البَرِّ و البَحرِ بِما کَسَبَت أیدی النّاس لِیُذیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلوا» (روم:۴۱). دلالت آیه بر مسئولیت جمعی و نقش رفتارهای حرام در تولید ناامنی، مبنایی برای اولویت دادن به پیشگیری فرهنگی و اخلاقی در کنار ضمانت‌های قضایی است. ج) ایمنی از درگیری‌های فرساینده داخلی و منطقه‌ای به‌مثابه آزمون در نحوه صرفِ نعمت: «هُوَ الَّذی جَعَلَکُم خَلائِفَ فی الأرضِ وَرَفَعَ بَعضَکُم فَوقَ بَعضٍ دَرَجاتٍ لِیَبلُوَکُم فی ما آتاکُم» (انعام:۱۶۵). مفاد آیه، تکلیف‌آور بودن نعمت و لزوم صرف آن در عدالت و امنیت عمومی است. چ) ایمنی از تسلط قرین شیطانی و اضطراب مستمر روانی: «وَمَن یَعشُ عَن ذِکرِ الرَّحمنِ نُقَیِّض لَهُ شَیطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ»(زخرف:36) دلالت آیه بر پیوند یاد خدا و آرامش، مبنای توجه فقه امنیت به امنیت روانی و تحکیم شعائر به‌عنوان سیاست پیشگیرانه است. 

 

و حاصل این منظومه در یک آیه جمع‌بندی می‌شود: «وَلَو أَنَّ أَهلَ القُرى آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأرض» (اعراف:۹۶). فقه امنیت از این آیه، سه نکته استخراج می‌کند: یکم، ایمان و تقوا علت شرعی افاضه امنیت و برکت‌اند؛ دوم، امنیت با برکت نعمتی است که هم از سوی خدا دانسته می‌شود، هم در مصرف، در مسیر حق به‌کار می‌رود و هم با شکر حفظ می‌گردد؛ سوم، هر نظم ظاهراً باثبات که به این سه رکن پشت کند، از منظر شرعی بی‌دوام و فاقد مشروعیت محسوب می‌شود.

 

از جهت روش‌شناسی فقهی، تمایز حکم و موضوع در این باب حیاتی است. تعیین مصادیق تهدید، نسبت میان آزادی‌ها و امنیت و تشخیص ضرورت‌ها، از سنخ تنقیح موضوع و کار کارشناسی است؛ امّا اصل الزام به تأمین امنیت صادق و پرهیز از امنیت کاذب، حکم شرعی مستفاد از آیات است. به‌علاوه، نسبت دلیل و مدلول در این آیات بر قواعد عامّه‌ای تکیه دارد. از جمله: عقل و سیره عقلاء بر لزوم دفع خطر نوعی و حفظ نظم اجتماعی دلالت دارند و در مقام اجرا، هرجا تزاحم میان مصلحت امنیت و برخی منافع فردی رخ نماید، قاعده اهم و مهم راهگشاست. همچنین مفاد لا ضرر و لا حرج نفی سیاست‌های امنیتی مولّد ضرر و عسر نوعی را اقتضا می‌کند و عنوان‌های قرآنیِ افساد فی‌الأرض، محاربه و بغی، با رعایت قیود ضرورت و تناسب، مبنای تعزیرات حکومتی علیه اخلال‌گران امنیت عمومی است. در سوی دیگر، عناوین اضطرار، اکراه و تقیه در شرایط مخاطره، به تخفیف یا تبدیل تکلیف می‌انجامند و مانع از آن می‌شود که تأمین امنیت نوعی به تحمیل حرج یا تضییع نفوس بینجامد.

 

بر پایه این آیات، امنیت ملی و سایر اقسام امنیت همگی ذیل یک ملاک جمع می‌شوند: صیانت از دین، جان، مال و کرامت، با محوریت ایمان و تقوا و در چارچوب امر الهی. امنیت ملی بدون عدالت و وفای به عهد، امنیت عمومی بدون پاسداشت حریم خصوصی و منع تجسس بی‌ضابطه، امنیت روانی بدون ذکر و طهارت باطن و امنیت اطلاعاتی بدون امانت‌داری و نهی از خیانت، در منطق آیات، یا کاذب است یا غیرِ مبارک. از این‌رو، فقیه در مقام افتاء و حاکم در مقام اجرا، پس از تنقیح موضوع و احراز ضرورت، باید به تناسب اقدام، حداقلی‌بودن مداخله و پاسخ‌گویی ملتزم باشد تا غرض آیات که رفع خوف و استقرار طمأنینه در سایه عدالت است، تحقق یابد.

 

در جمع‌بندی، منظومه قرآنی امنیت، تصویری یکپارچه به دست می‌دهد و بیان می‌دارد که امنیت نه صرفاً یک ضرورت عرفی، بلکه تکلیفی دینی است که ایجاد، حفظ و استمرار آن با ایمان و عمل صالح گره خورده است و هرجا این دو رکن برپا شود، برکات آسمان و زمین گشوده می‌شود (اعراف:۹۶)، نعمت‌ها محفوظ می‌ماند (آل‌عمران:۱۲۰)، مکر دشمن به خود او بازمی‌گردد و اضطرابات طبیعی و اجتماعی فرو می‌نشیند (عنکبوت:۴۰؛ روم:۴۱). فقه امنیت، با تکیه بر این آیات‌الاحکام و مؤید به روایات و احادیث، چارچوبی ارائه می‌کند که در آن، هر سیاست امنیتی باید از سر بندگی، با عدالت، شکر نعمت و وفای به عهد سامان یابد و هر آنچه به اتکای مستقل اسباب، با ظلم و فریب و تجاوز به حدود الهی پیش رود، هرچند سامان ظاهری بیافریند، در قامت امنیت صادق شرعی نمی‌گنجد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی